خط اول👇
주희: 오빠.
اوپا
خط دوم 👇
성진: 응.
هوم
خط سوم 👇
주희: 우리 다다음 주 수요일 날 발표 아니에요?
ما چهارشنبه ی دوهفته دیگه کنفرانس نداریم؟
خط چهارم 👇
성진: 응, 맞아.
اوهوم درسته
خط پنجم 👇
주희: 이제 발표 준비 *슬슬 해야 하지 않아요?
دیگه برای کنفرانس کم کم نباید آماده شیم؟
خط ششم 👇
성진: 응, 이제 준비 시작해야겠다.
اوهوم دیگه باید استارت آماده شدنو بزنیم
خط هفتم 👇
주희: 네, 얼른 모여야 할 것 같아요.
بله سریع باید (دورهم)جمع شیم بنظرم
خط هشتم 👇
성진: 그래. 그럼 이번 주에 팀원들 다 같이 만나서 회의하자.
باشه پس این هفته با هم تیمی ها همگی همو ببینیم و جلسه بذاریم
خط نهم 👇
주희: 네, 그래요.
بله درسته
خط دهم 👇
성진: 그럼 팀원들 다 같이 시간 맞춰 봐야 하니까 *단체 채팅방 만들어서 물어볼게.
پس چون با هم تیمی ها باید همگی زمانمون رو هماهنگ کنیم یه چتروم گروهی درست میکنم و ازشون میپرسم
خط 11 👇
주희: 네, 좋아요. 오빠 제 번호 있으세요?
بله خوبه ، اوپا شماره منو داری؟
خط 12 👇
성진: 있나? 한번 찾아볼게. 음... 없는 것 같은데... 없다.
دارم؟ یه بار میگردم ببینم...اوم... بنظرمیاد ندارم ..ندارم
خط 13 👇
주희: 저도 오빠 번호 없어요.
منم شمارتو ندارم اوپا
خط ۱۴ 👇
성진: 서로 번호도 모르고 있었네.
جفتمون شماره همدیگرو نداشتیم !!
خط ۱۵ 👇
주희: 그러게요. 오빠 번호 뭐예요?
همینطوره ها!! اوپا شمارت چنده
خط ۱۶ 👇
성진: 공일공 일이삼사 일이삼사.
01012341234
خط ۱۷ 👇
주희: 네. 저장했어요. 제가 전화할게요.
بله.. ذخیرش کردم ، من بهت زنگ میزنم
خط ۱۸ 👇
성진: 어, 그래.
آها باشه
خط 19 👇
성진: 어, 왔어.
عه اومد
خط 20 👇
주희: 네, 그게 제 번호예요.
بله اون شماره منه!!
خط 21 👇
성진: 응. 저장할게. 음... 어…
اوهوم سیوش میکنم... اوم.. چیزه..
خط 22 👇
주희: 왜요? 왜 그래요?
چیه؟ چی شده؟
خط 23 👇
성진: 그런데 너... 음... 이름이 뭐였지?
ولی تو.. اوم... اسمت چی بودش..؟!!!
خط 24 👇
주희: 네?? 하... 정말... 같은 수업을 옆자리 앉아서 몇 개월을 같이 들었는데 어떻게
이름도 몰라요?
بله؟؟!! هه .. واقعا که .. باهم تو یه کلاس بغل دست هم نشستیم و چندماه درس گوش دادیم چطوری اسممو هم نمیدونی
خط 25 👇
성진: 아, 아니야! 내가 모르는 게 아니라, 잠깐 생각이 안 나서 그래. 진짜야.
نه خب نه اینکه ندونم ... یه لحظه یادم نیومد اخه... واقعا میگم
خط 26 👇
주희: 제 이름은 ‘김 같은 수업 옆자리’예요. 너무 길면 그냥 ‘옆자리’로 저장하세요.
اسم من کیم “بغل دستی تو یه کلاس”عه!!! اگه خیلی طولانیه فقط بعنوان بغل دستی سیو کن !!
خط 27 👇
성진: 야! 어디 가? 미안해! 이름은 알려 주고 가! 야, 옆자리!
هی کجا میری ؟ متاسفم!! اسمتو بهم بگو بعد برو !!
هی بغل دستی!!