معرفی کتابهمه اینها می توانست تصادفی باشد یا یک طرح مفصل.قتل در وسط شهر در غروب آفتابسال الحاق هیوجونگ (1649)، واقعیت حادثه عجیبی که جامعه چوسون را تکان داد.
در اکتبر تقویم قمری در سال 1649، حادثه ای رخ داد که جامعه چوسون را تکان داد. بعد از ظهر حوالی غروب آفتاب، قتلی در وسط شهر رخ داد. علت قاطع مرگی که جان مقتول را گرفته مشخص نیست و افسر نظامی همراه او زبان باز نمی کند. این پرونده عجیب و غریب که در ابتدا به عنوان یک سرقت به پایان رسید، پس از سپردن به هیئونگجو جوارنگ و جئون یو جئون یو، که به حل و فصل امپریالیسم آن زمان آمریکا شهرت داشتند، به شیوه ای کاملاً متفاوت آشکار می شود.نویسنده کیم بایول آه، که برنده جایزه ادبی جهانی برای پرفروشترین کتابش، میشیل، شد و به خاطر ارزش ادبی و محبوبیتش شناخته شد، چهاردهمین رمان کامل خود را به نام «قتل در سپتامبر» منتشر کرد که رمانی از یک پرونده قتل در کوچه پسکوچه است. از چوسون که هیچکس به آن توجهی نکرد و تخیل دقیق خودش را اضافه کرد. وقتی آدمهایی با داستانهای ناامیدکننده در دنیایی دور هم جمع میشوند که تفاوت چندانی با زمان حال ندارد و فقط با منفعت پیش رویشان جریان دارد، چه نتایجی به دست میآید. این اثر در کنار پاسخ به پرسشی که در کلیت آن رسوخ می کند، داستان مقصر حادثه و یارانش را باز می کند و چشمان کسانی که حقیقت را در پس این حادثه دنبال می کنند، مدام با هم تلاقی می کنند و به شکلی هیجان انگیز باز می شوند.