소영: 민주야, 이번 주 토요일에 뭐 해?
سویونگ:مین جو ، این هفته شنبه چیکار میکنی؟
민주: 토요일에? 남자 친구 만나.
مین جو:شنبه؟؟ دوس پسرمو میبینم
소영: 남자 친구 주말에 쉬어? 원래 평일에 쉬지 않아?
دوس پسرت آخرهفته استراحت میکنه؟ معمولا روزای غیر اخرهفته استراحت نمیکنه؟ (کارنمیکنه)
민주: 응. 근데 이번 주는 주말에 쉴 수 있게 됐어.
اوهوم ولی این اخر هفته یجور شد که میتونه استراحت کنه
소영: 아, 그렇구나. 생일이니까 맛있는 거 먹으러 가겠네.
اها که اینطور ، ازونجایی ک تولدته حتما میرین چیزای خوشمزه بخورین
민주: 응. *안 그래도 지금 *맛집 찾아보고 있어.
اوهوم بهرحال همین الانشم دنبال جایی با غذای خوشمزه ام
소영: 어디서 먹을 건데?
کجا میخواین برین بخورین؟
민주: 아마 이태원에서?
احتمالا ایتوون ؟؟
소영: 그럼 내가 *맛집 몇 군데 알려 줄까?
پس من رستوران خوشمزه چند جا بهت یاد بدم ؟
민주: 응. 알려 줘. 알려 줘.
اوهوم بهم بگو بهم بگو
소영: 알겠어. 내가 아예 리스트를 보내 줄게.
اوکی (فهمیدم) ، کلا لیستو برات میفرستم
민주: 땡큐! 다 니가 직접 가 본 데야?
تنکیو!!! همشون جاهایین که خودت شخصا رفتی؟
소영: 당연하지! 내가 *맛집을 다 *꿰고 있잖아. 일요일에는 뭐 해?
معلومه!!! من زیروبم همه ی رستورانای خوشمزه رو بلدم، یکشنبه چیکاره ای؟؟
민주: 일요일? 아무것도 안 해.
یکشنبه؟؟ هیچکار نمیکنم
소영: 그럼 우리 일요일에 같이 점심 먹을까?
پس یکشنبه باهم ناهار بخوریم؟؟
민주: 그래. 상수역?
باشه!! ایستگاه سنگسو؟؟
소영: 콜! 너 생일 선물로 받고 싶은 거 있어?
قبوله!! تو هدیه ای هست که برا تولدت بخوای؟؟
민주: 글쎄… 갑자기 물어보니까 *생각이 안 나네.
مطمئن نیستم ~ چون یهویی پرسیدی به ذهنم نمیرسه
소영: 남자 친구는 뭐 사 준대?
دوس پسرت چی گفته میخره؟؟
민주: 목걸이.
گردنبند!
소영: 목걸이? 너 작년에도 남자 친구한테 목걸이 받지 않았어?
گردنبند؟ تو پارسالم از دوس پسرت گردنبند نگرفته بودی؟؟
민주: 어! 맞아. 기억력 좋네. 나 목걸이 좋아하잖아. 내가 목걸이 사 달라고 했어.
اوه راس میگی! حافظت خوبه ها! من گردنبند دوس دارم! من بهش گفتم برام گردنبند بخره!
소영: 또 갖고 싶은 거 *생각나면 알려 줘.
بازم اگه چیزی بود که بخوایش ویادت اومد بهم بگو
민주: 아! 생각났어.
اها یادم اومد!!
소영: 뭔데?
چیه!؟؟
민주: 지갑! 나 진짜 예쁜 지갑 발견했잖아. 잠시만... 이거! 이거 봐 봐!
کیف پول! من جدی یه کیف پول خوشگل کشف کردم .. یه لحظه صبر کن.. ایناها ! اینو ببین
소영: 우와! 진짜 예쁘다! 근데 너 지갑 바꾼 지 얼마 안 되지 않았어?
واوو واقعا خوشگله ، ولی تو خیلی وقت نیست کیف پولتو عوض کردی نه؟؟
민주: 맞아. 근데 이게 너무 예뻐서 갖고 싶어.
درسته ولی این چون خیلی خوشگله میخوامش
소영: 그래. 그럼 그거 생일 선물로 사 줄게.
باشه پس اونو بعنوان کادوی تولدت برات میخرم !
민주: 오예! 고마워.
آخ جون!! مرسی !!