جهت یافتن کتاب ها از دسته بندی زیر استفاده کرده و یا نام کتاب مورد نظر را جستجو کنید

پس از انتخاب نوع چاپ با کلیک بر روی کلمه "اضافه به سبد خرید" کتاب های خود را به راحتی خرید نمایید

کالای فیزیکی

کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی 美女和野兽

کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی 美女和野兽
کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی 美女和野兽
کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی 美女和野兽
کالای فیزیکی

کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی 美女和野兽

۱۴۰٫۰۰۰تومان
اضافه به سبد خرید

کتاب داستان تصویری دیو و دلبر به چینی

美女和野兽

Měinǚ hé yěshòu

همراه با پین یین برای کمک به خواندن متن

داستان کودکانه (سطح مبتدی)

24 صفحه

قطع وزیری

چاپ رنگی

讲述的是某一村庄的商人,有三个女儿与一个儿子,但他们不是素行不良就是心地恶毒,只有小女儿贝如最为纯洁,却经常遭到他们的欺负。一次商人在回家的路上迷了路,睡在森林的一个废弃的房子。第二天起来看到园子里有许多玫瑰,于是采了一朵想献给小女儿。这时出现一个怪兽,它要他把命献给它,或者是把他的一个女儿的命献给它。商人回去后将这件事告诉了三个女儿,但只有小女儿一人愿去。来到森林后,她发现怪兽并没有伤害她,而是把她像女皇一样侍候着。贝如的父亲病了,她得到怪兽的答应去看他,她的哥姐们看见她的穿着如此豪华,于是就去森林找怪兽,想偷它的钻石与值钱的东西。贝如从魔镜里看到怪兽身患重病,于是骑着魔马,奔向森林,正好看见她的哥姐们侵入屋内想夺取宝石,夺宝石的哥哥被从女神像后射出的箭刺死,变成了怪兽;而怪兽因为被解除了魔法变成了一位俊美的王子。从此他与贝如过上了幸福的生活。

این در مورد یک تاجر در یک روستا است که دارای سه دختر و یک پسر است ، اما آنها یا با رفتار ناعادلانه یا از نظر قلبی مخرب هستند ، تنها جوانترین دختر بیرو خالص ترین است ، اما آنها اغلب توسط آنها مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. یک بار تاجر در راه خانه گم شد و در خانه متروکه ای در جنگل خوابید. فردای آن روز گلهای زیادی را در باغ دیدم ، بنابراین یکی را برداشتم و خواستم آن را به دختر کوچک خود اختصاص دهم. در این زمان ، یک هیولا ظاهر شد و از او خواست که زندگی خود را وقف آن کند ، یا زندگی یکی از دخترانش را به آن اختصاص دهد. هنگامی که تاجر بازگردد ، در مورد آن به سه دختر گفت ، اما تنها جوانترین آنها خواستند که برود. او پس از مراجعه به جنگل ، دریافت که هیولا به او صدمه ای نمی زند ، اما منتظر او مانند یک ملکه است. پدر برو مریض بود و وعده هیولا را برای دیدن او بدست آورد ، برادران و خواهران او لباس او را بسیار لوکس دیدند ، بنابراین آنها برای یافتن هیولا به جنگل رفتند و خواستند الماس و چیزهای ارزشمند آن را دزدی کنند. برو دید که این هیولا از آینه جادویی به شدت بیمار شده است ، بنابراین سوار اسب جادویی شد و به جنگل دوید ، فقط برای دیدن برادرانش در حال حمله به خانه برای گرفتن سنگهای قیمتی بود و برادر که جواهر را به دست می گرفت با یک پیکان که از پشت مجسمه الهه شلیک شده بود به قتل رسید. به یک هیولا تبدیل شد ؛ و این هیولا به دلیل جادویش به یک شاهزاده زیبا تبدیل شد. از آن زمان او و بیرو زندگی خوشبختی را پشت سر گذاشتند.

سوالی دارید؟ از ما بپرسید